وارده به یزدفردا "محمد مومنی"برادربزرگواروفرهیخته جناب آقای مهندس کلانتری
ضمن احترام ،اینجانب از کسانی هستم که مطالب جنابعالی را به دقت مطالعه می نمایم و همیشه در لابلای مطالبتان حرفها ونکات بسیار خوبی نصیبم می شود و واقعا استفاده می کنم منتها نکاتی به ذهن قاصر اینجانب به عنوان یک دانشجوی جوان ،آزاداندیش و وبلاگ نویس در رابطه با مطلب اخیرتان آمد که خدمتتان عرض می نمایم پیشاپیش از تصدیع و جسارتی که نموده ام عذرخواهی می نمایم:
1- اساس شکل گیری نظام اسلامی برپایه حاکمیت اسلام و تشکیل حکومت ولی خدا یعنی شخص معصوم منصوب الهی و در غیبتشان، نایب ایشان یعنی ولایت مطلقه فقیه است. لذا غایت و اساس انتخابات هم در نظام اسلامی، در اصل، انتخاب شخصی است که می تواند عالی ترین یاور و بهترین گزینه برای تحقق هرچه بهتر و بیشتر منویات نایب امام عصر(عج) و ولایت مطلقه فقیه باشد. از این منظر، تنها انگیزه ای که می تواند در یوم الحساب از ما بابت انتخاب یک شخص به عنوان رییس جمهور، نماینده مجلس، نماینده شورای شهر و ... مقبول باشد همانا انتخاب شخص اصلح؛ صرفا با رسیدن به این اطمینان است که او بهترین گزینه برای تحقق منویات ولایت مطلقه فقیه و در یک کلام، بهترین گزینه برای اسلام است. بر این اساس، تمایل و همراهی با یک شخص و نهایتا انتخاب او با این توجیه که «از نظر فکری، نگرشی و اجرایی خیلی به ما نزدیک است» محلی از اعراب نخواهد داشت. به بیان بهتر؛ باید ببینیم شخص مورد نظر از نظر فکری، نگرشی و اجرایی چقدر به اسلام و ولایت مطلقه فقیه نزدیک است؛ نه آن که ببینیم چقدر به ما نزدیک است..!!؟؟ چنانچه امام راحل عظیم الشأن می فرمایند: «ببینید آیا می خواهید انتخاب اصلح کنید برای خودتان؛ یا برای اسلام؟ اگر برای خودتان است شیطانی است(صحیفه؛ج 18؛ ص 196).
2- از منظر فوق الذکر، همراهی و حضور در ستاد انتخابات هر کاندیدا صرفا با انگیزه کسب رضایت الهی است که مقبول خواهد بود و هرگونه انگیزه دیگر مردود است. یعنی ما و شما اولا باید بهترین گزینه برای اسلام را بیابیم و ثانیا صرفا با انگیزه کسب رضای الهی در ستاد ایشان حضور یابیم. اگر اینگونه باشد و با خدا و رضای خدا طرف حساب باشیم چند اتفاق مبارک خواهد افتاد: اولا این که کوچکترین چشمداشتی اعم از شخصی و خانوادگی و حزبی و گروهی و جناحی؛ به هیچ شکل و شیوه اش نخواهیم داشت. ثانیا عدم حضور برادران دینی ما در ستاد کاندیدای مطلوبمان خدشه ای در پیمان برادریمان وارد نخواهد کرد؛ چرا که ملاک برادری ما ایمانی است که از بین نرفته و هیچ کس به خاطر عدم حضور در ستاد مطلوب ما کافر نشده است...!!! ثالثا آن که هیچ گونه حق تعیین تکلیفی برای دیگران(چه همراهان کاندید مطلوبمان و چه همراهان کاندیداهای دیگر قائل نخواهیم بود) چرا که اسلام چنین حقی را به ما نمیدهد که صرف همراهی با یک شخص؛ برای خودمان یا برای جمع همراهان آن شخص، حقوقی ویژه؛ خصوصا حق تعیین تکلیف دیگران را قائل باشیم. حتی همان شخص منتخب هم اگر افرادی را صرفا و صرفا بدلیل حضور و فعالیت در ستاد و قبول ریسک همراهی و این قبیل موارد بر دیگران ترجیح دهد در روز حساب، محکوم خواهد بود. چنان که امام خمینی رحمت الله علیه می فرمایند:
«در اسلام، معیار، رضایت خداست و نه شخصیتها. ما شخصیتها را باحق می سنجیم و نه حق را با شخصیت ها. معیار، حق و حقیقت است» (صحیفه؛ج 4؛ ص 249)
3- و اما باید دید مصداق آن حقی که امام عزیزمان از آن سخن می گویند و لازم است ملاک عمل قرار گیرد در مسئله انتخابات ریاست جمهوری نظام اسلامی چیست؟ واقعیت آن است که در مسئله انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران، این انتصاب رییس جمهور است که اصل است؛ نه انتخاب ایشان. به بیان بهتر، اگرچه انتخابات و اخذ مهر مقبولیت مردمی، مقدمه لازم برای انتصاب است اما رییس جمهور از زمانی رییس جمهور می شود که حکم تنفیذ را از دست مبارک ولی فقیه دریافت نماید(مشروعیت). اصل قضیه، درست از این لحظه است که شروع می شود. بر این اساس، ملاک اصلی همراهی یا خدای ناکرده عدم همراهی با هر رییس جمهوری نه همراهی و حضور در ستاد ایشان، بلکه بیعت با شخص ولی فقیه در همراهی و همکاری با شخصی است که ایشان او را در آن لحظه به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب می نمایند. از این منظر؛ حتی اگر ما و شما از همراهان و فعالترین اعضای ستاد ایشان هم باشیم ولی خدای ناکرده نیتمان پذیرش حکم ولی فقیه و بیعت با ایشان نباشد و صرفا ادامه همراهی با نامزد مورد علاقه مان را مدنظر داشته باشیم روح حاکم بر همکاری های آینده مان الهی نخواهد بود. و اما اگر روح حاکم بر اعمال و به بیان بهتر، نیت و انگیزه درونی ما تبعیت از ولی فقیه در همراهی با شخص منصوب ایشان باشد در آن صورت؛ جمعه ای بودن و شنبه ای بودنمان معنا ندارد و دیگر، اهل بیعت بودن و پایبندی به آن مهم است و معیار قضاوت در مورد افراد و اشخاص هم همین است و بس..!! آری معیار و ملاک اصلی، بیعت با ولی فقیه در همراهی و همکاری با شخصی است که چه به او رأی داده و چه نداده باشیم، ایشان، او را به عنوان رییس جمهور نظام اسلامی منصوب می نمایند.
4- اگرچه در ظاهر؛ و در چشم افراد ی، ممکن است شکل و قالب این اقدام، شبیه سیاسی کاری های غربی و لیبرال باشد که به خاطر منافعشان مجبورند به کاندیدای منتخب، لبخند بزنند و با او تعامل کنند...!! لکن توجه داشته باشید که این همراهی ها از ناحیه غیر جمعه ای ها صرفا یک ژست سیاسی و مدیریتی نیست؛ بلکه جزء اعتقادات و باورهای عمیق دینی و مذهبی ماست و ما از لحظه انتصاب، مکلف به بیعت و همراهی هستیم؛ نشانه بارز این تفاوت هم آن است که همراهی ما با رییس جمهور؛ بی قید و شرط نیست و نقد ایشان با ملاک اسلام، انقلاب و ولایت مطلقه فقیه؛ ولو آن که برخلاف منافع شخص و گروهی ما باشد تعطیل بردار نیست. البته افراد فرصت طلب، همیشه وجود دارند؛ لکن همه همراهی ها به معنای فرصت طلبی و جاه طلبی نیست...!!! پس لطفا به جای دیدن شباهتهای ظاهری این اتفاقات با الگوهای غیر اسلامی و شیطنت آمیز آن به ظرافتها و تفاوتهای باطنی آن بنگرید و عمیقتر توجه نمایید که هر فردی در نظام اسلامی؛ بلافاصله پس از انتصاب شخص رییس جمهور از جانب رهبر معظم انقلاب، مکلف است؛ هم بیعت نماید؛ هم همراهی؛ هم ارائه نظر، برنامه و پیشنهاد نماید و هم اگر توانایی و شایستگی دارد، بلافاصله خود را در معرض بررسی و انتخاب قرار دهد و در این اقدامات، آنقدر پررنگ و فعال و پرحرارت عمل نماید که کسانی که نمی دانند چنین پندارند که ایشان مهمترین مهره و رکن رکین ستاد انتخاباتی رییس جمهور فعلی بوده است و این یک وظیفه شرعی قطعی است که بنا نیست با خوشداشت یا بدداشت جنابعالی یا دیگران تعطیلی بردارد...!!!
5- این نکته که همواره فرصت طلبان یا جاهطلبان در دور و بر شخص منتخب یا همکارانش حضور می یابند و به دنبال منافع خودشان می گردند اصل درستی است که نمی توان آن را انکار نمود؛ لکن اگر قرار است ملاک عمل، کسب رضای الهی و بیعت با ولی فقیه باشد؛ آنگاه توقع همراهان و اعضای ستاد کاندید منتخب از ایشان برای به کارگیریشان به صرف همراهی و عضویت در ستاد ایشان نیز همانقدر فرصت طلبانه، جاه طلبانه و همچنین مذموم و ناپسند است که توقع غیرهمراهان منفعت طلب امروز از ایشان..! لذا همانگونه که خودتان اذعان نموده اید افراد مورد بررسی اگر مصداق بارز گرایش کاذب به اعتدال گرایی و دارای سوابق سوء از ناکارآمدی، فریبکاری و سوء استفاده از مقام و امکانات بوده و نوعاً از ویژگیهای درست و اصولی که ستاد رئیس جمهور منتخب تعیین نمودهاند، برخوردار نباشند شایسته به کارگیری نخواهند بود؛ چه جزو همراهان دیروز و امروز باشند(جمعه ای ها) و چه جزو ناهمراهان دیروز و همراهان امروز(شنبه ای ها)..!!
6- همانگونه که به درستی و دقت، اشاره نموده اید «انتظار جامعه از جناب آقای دکتر روحانی، تشکیل دولت راستگویان میباشد» اما در جمله بعدی شعاع این دایره را محدودتر کرده و گفته اید: «انتظار میرود بهترین و کارآمد ترین نیروها با اولویت افراد و جناح ها و گرایشهایی که صادقانه ایستادند و همراهی کردند و زمینه پیروزی ایشان را فراهم نمودند، به کار گیرند.... فراموش نکنیم که اصل وفاداری در انتخاب همکاران برای رئیس جمهور از اهمیت بالایی برخوردار میباشد.» حال جای این پرسش اساسی باقی است که چه تضمینی وجود دارد که تمامی جمعه ای های شما از راستگویان و صدیقین بوده اند؟ آیا هیچ کدام از آنها علیرغم میل باطنی و صرفا بدلیل رودربایستی های حزبی و جناحی یا حسب شرایط پیش آمده مجبور به همراهی نشده اند؟ آیا هیچکدام از آنها از افرادی که معمولا در چند ستاد مختلف از کاندیداهای متفاوت حضور می یابند و اصطلاحا نان را به نرخ روز می خورند و می گویند «کار از محکم کاری عیب نمی کند» یا « احتیاط، شرط عقل است» نبوده اند؟ آیا تمامی آنها صددرصد دلداده آقای روحانی بوده اند؟ آیا این که شما راستگویی را ملاک می دانید و در عین حال، اولویت را به همراهان آقای روحانی(جمعه ای ها) می دهید تلویحا به این معناست که آنها از بقیه مردم ایران راستگوترند؟ با این تئوری جنابعالی باید تمام مدیران شایسته ای که اکنون در مسند امر هستند و حقیقتا هم مظهر اعتدال و کارآمدی و ویژگی های مثبت لازم می باشند را صرفا بدلیل عدم همراهی با ستاد آقای روحانی و اولویت داشتن همراهان ایشان کنار گذاشت...!!! همان هایی که رهبر معظم انقلاب، اخیرا در دیدار نهایی اعضای دولت در مورد آنها فرمودند:
«درطول 8 سال گذشته، نسل جدیدی از مدیران متعهد، مردمی و متخصص به جامعه عرضه شدند. دولتهای نهم و دهم با تمام توان وارد عرصه خدمتگزاری به مردم شدند و بسیاری از کارهای مانده بر زمین یا مانده در آرزوها را اجرایی کردند»
7- براستی این مانیفست شما از کجای تعالیم اسلامی و انقلابی ما و از کدام یک از آراء امام راحل عظیم الشأن و کدام بخش منویات رهبر معظم انقلاب و اصلا از کدام منطق انسانی سرچشمه می گیرد؟ و اساسا تفاوت این نگاه با نگاه غیر اسلامی و غیر ایمانی و به طور مشخص، نگاه لیبرال و غربی در چیست؟ در آنجاها هم که اولویت با حزب و جناح و میزان وفاداری و همراهی و این چیزهاست...!!!؟ در آنجا هم که همینها اصل و اساس و اولویت است...!!!؟ براستی چرا به این کلام الهی از امام راحل عظیم الشأن دقت نمی کنید؟:
«در اسلام، معیار، رضایت خداست و نه شخصیتها. ما شخصیتها را باحق می سنجیم و نه حق را با شخصیت ها. معیار، حق و حقیقت است»(صحیفه؛ج 4؛ ص 249)
8- و اما این که فرموده اید: «انتظار می رود ]جناب آقای روحانی[ دولتی شایسته و کار آمد، معتدل و با روحیه اصلاحطلبی تشکیل دهند» هم محل اشکال است. البته عبارت «روحیه اصلاحطلبی» دارای ایهام است. لذا اگر منظورتان اصل روحیه اصلاح طلبی است که همیشه و برای هر مسؤولی در هر مرتبه مدیریتی که باشد لازم بوده و از اصول بدیهی حکومتداری در هر نظام، ازجمله نظام اسلامی است. اما اگر منظورتان اصلاح طلبی به معنای جریان اصلاح طلبی و مشی اصلاح طبان معروف است که واویلا است..!!! چرا که در این جمله؛ به نوعی، صفات بلند و متعالی همچون «شایستگی»، «کارآمدی» و «اعتدال» را به طور یکجا و به یکباره با جریان اصلاح طلبان گره زده اید و اینها را با یکدیگر هم خانواده و همگن دانسته اید...!!!؟ باز هم بدنیست در دوختن این مفاهیم گرانمایه و ارزشمند به این جریان، کمی دقت نمایید و در اصل شایستگی، کارامدی و اعتدال این جریان، با توجه به کارنامه و سوابق ایشان، بیشتر تأمل نمایید(البته مراد ما جریان عمومی اصلاح طلبی است؛ نه تمام اصلاح طلبان؛ که الحق و الانصاف؛ افراد منصف، صالح و انقلابی هم در میان آنها هستند؛ لکن برآیند سوابق به جا مانده از ایشان مورد نظر است) و بدانید که شأن جناب آقای روحانی بسیار بالاتر ازاین حرف هاست که حیثیت خود را به یک جریان خاص سیاسی گره بزند که اگر بزند، هم پشت پا به بخت خود زده است و هم به شعارها و خط اصلی تبلیغاتی و عملکردی دولتش..!!
9- نمی دانم آیا هنگامی که دست به قلم برده و مطالب فوق را مرقوم نموده اید به این مسئله فکر کرده اید که نکات جنابعالی بیشتر وحدت افرین خواهد شد یا تفرقه افکن و اختلاف برانگیز؟؟؟؛ اما از آنجا که محصول قلم فرسایی جنابعالی بیشتر، بوی تفرقه اندازی و تعارض با منویات امام راحل عظیم الشأن و فرمایشات وحدت آفرین رهبر معظم انقلاب را می دهد توجه تان را به جملاتی از این عزیزان جلب می نمایم:
« بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمزپیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند كه دو ركن اصلی آن، انگیزه الهی و مقصد عالی حكومت اسلامی؛ و اجتماع ملت درسراسر كشور با وحدت كلمه برای همان انگیزه و مقصد.اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت می كنم كه اگر بخواهید اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل ازكشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را كه خداوند تعالی در قرآن كریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید و در مقابل این انگیزه كه رمز پیروزی وبقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است» وصیت نامه سیاسی- الهی امام خمینی قدس سره الشریف
«کسانی که تفرقه بین مسؤولین را تشویق می کنند، بفهمند چه کار می کنند. امروز، سیاست دشمنان کشور این است که بین مسؤولان اختلاف بیاندازند. ما از گروهکهایی که یک سرشان در داخل است، یک سرشان در خارج، خبرهای ویژه داریم. برنامه عمده اینها این است که بین مسؤولان کشور با عنوانهای چپ، راست و عناوین دیگر اختلاف بیاندازند. مردم، وحدت مسؤولان را می خواهند. مردم هرجا ببینند مسؤولان با هم هستند و همدل و همزبانند و یکدیگر را تخریب نمی کنند خوشحال و امیدوار می شوند؛ اما دشمن بعکس، ناامید می شود» رهبر معظم انقلاب حفظه الله تعالی
10- برادر گرامی و سرور ارجمند؛ صحبتها و نکاتی که جنابعالی مطرح نموده اید نه با مبانی اسلامی و انقلابی انتخابات در نظام اسلامی انطباق دارد و نه با منویات امام راحل عظیم الشأن و نه با دیدگاه ها و توصیه های رهبر معظم انقلابحفظه الله تعالیو نه با منطق حکومتداری...!!! جالب اینجاست که این مباحث، بیش از آن که از جانب طرفداران حقیقی آقای روحانی(از ابتدا تا انتها) مطرح گردد از جانب جریان اصلاح طلبی مطرح می گردد که پس از حذف اجباری نامزد مورد نظرشان به ناچار، مجبور به حمایت از آقای روحانی شدند و البته عملکردشان آنچنان هم نبوده که با قاطعیت گفته اید: «صادقانه ایستادند و همراهی کردند و زمینه پیروزی ایشان را فراهم نمودند...!!!» خودمانی بگوییم: « شنبه ای ها در میان خود اصلاح طلبان، اگر بیشتر از طیف های دیگر نباشند؛ کمتر هم نیستند...!!!» منتهی شاید مثل بقیه به چشم شما نیامده اند یا اینقدر پررنگ نشده اند...!!!
11- براستی طرح چنین مباحثی؛ از این منظر خاص و در این برهه؛ چه ضرورتی دارد و چه دردی را از انقلاب و استان و مردم شریفش درمان می کند؟ آیا شما نگران به کارگیری و غلبه اصلاح طلبان شایسته و کارآمد در جریان حاکمیت در کشور و استان هستید..؟! اگر اینگونه است که نیازی به این کارها نیست! چرا که خداوند متعال اراده کرده است که هرکس را که می تواند دردی از مردم را دوا کند اگر خیر و صلاح خودش و مردم در آن باشد حتما و قطعا در معرض خدمت رسانی به مردم قرار دهد؛ حال؛ چه در یک پست مهم مدیریتی باشد و چه در غیر آن. اصلا مگر امام معصوم نفرموده اند: «هرگاه نعمت های خداوند بر بنده ای فراوان گردد مراجعات مردم به او افزایش می یابد» این قاعده اداره حکومت اسلامی با قلم ربوبی حضرت حق و نظر ولایی امام عصر(عج) است. ایشان خودشان به دنبال افراد شایسته و توانمند و کارآمد هستند و خودشان هم زمینه ها را فراهم می کنند. چون سرپرست نظام اسلامی هستند. ما هم باید به دنبال ایجاد ظرفیت در خود و انجام وظیفه در هر لحظه باشیم و بس! اگر اراده خداوند متعال یا اراده امام عصر(عج) به اذن الهی بر آن قرار گیرد که کسی در مسند امری باشد؛ عالم و آدم هم نمی تواند در آن خللی وارد کند و اگر هم نباشد هم همینطور. لذا این بازی های سیاسی که شما توصیه کرده اید سرابی بیش نیست که با آن، صرفا احساس عدم همدلی و تفرقه را در دل مومنان نشر داده اید. و اعوذ بالله من همزات الشیاطین.
والسلام علی من اتبع الهدی
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 30,دسامبر,2024